با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Gaslight

ˈɡæslaɪt ˈɡæslaɪt ˈɡæslaɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    gaslit
  • شکل سوم:

    gaslit
  • سوم‌شخص مفرد:

    gaslights
  • وجه وصفی حال:

    gaslighting

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
چراغ روشنایی گازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The gaslight on the corner of the street had a beautiful antique design.
- چراغ روشنایی گازی نبش خیابان طرح آنتیک زیبایی داشت.
- He city installed new gaslights along the main boulevard to enhance the historical charm of the area.
- او برای افزایش جذابیت تاریخی منطقه، چراغ‌های روشنایی گازی جدیدی را در امتداد بلوار اصلی نصب کرد.
noun uncountable
نور چراغ روشنایی گازی
- The gaslight flickered, casting eerie shadows.
- نور چراغ روشنایی گازی سوسو می‌زد و سایه‌های وهم‌انگیزی را پدید می‌آورد.
verb - intransitive verb - transitive
گسلایت کردن (فریب دادن و سوءاستفاده‌ی روانی به قصد کنترل‌گری)
- The boss would gaslight his employees, constantly undermining their abilities and making them question their own competence.
- رئیس کارمندانش را گسلایت می‌کرد و دائماً توانایی‌های آن‌ها را تضعیف می‌کرد و شایستگی‌شان را زیر سؤال می‌برد.
- He would constantly gaslight his girlfriend.
- او مدام دوست‌دخترش را گسلایت می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت gaslight

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gaslight» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gaslight

لغات نزدیک gaslight

پیشنهاد بهبود معانی