فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Gaslighting

ˈɡæslaɪtɪŋ ˈɡæslaɪtɪŋ

گذشته‌ی ساده:

gaslit

شکل سوم:

gaslit

سوم‌شخص مفرد:

gaslights

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

تلاش عامدانه برای به هم ریختن و فکر و ذهن دیگران به منظور اینکه آن شخص به سلامت عقلی و روانی خود شک کند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Gaslighting can be a very effective tool for the abuser to control an individual.

به هم ریختن ذهن دیگران ابزاری قدرتمند برای شخص آزارگر است که بدین طریق می‌تواند دیگران را کنترل کند.

Gaslighting can happen in any relationship circumstance, including between friends and family members—not just in couple relationships.

تلاش عامدانه برای درگیر کردن فکر دیگر افراد نه تنها در روابط احساسی بلکه در روابط خانوادگی و دوستانه هم می‌تواند رخ دهد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت gaslighting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gaslighting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gaslighting

لغات نزدیک gaslighting

پیشنهاد بهبود معانی