Gaslighting

ˈɡæslaɪtɪŋ ˈɡæslaɪtɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    gaslit
  • شکل سوم:

    gaslit
  • سوم شخص مفرد:

    gaslights
  • Uncountable Noun
    تلاش عامدانه برای به هم ریختن و فکر و ذهن دیگران به منظور اینکه آن شخص به سلامت عقلی و روانی خود شک کند
    • - Gaslighting can be a very effective tool for the abuser to control an individual.
    • - به هم ریختن ذهن دیگران ابزاری قدرتمند برای شخص آزارگر است که بدین طریق می‌تواند دیگران را کنترل کند.
    • - Gaslighting can happen in any relationship circumstance, including between friends and family members—not just in couple relationships.
    • - تلاش عامدانه برای درگیر کردن فکر دیگر افراد نه تنها در روابط احساسی بلکه در روابط خانوادگی و دوستانه هم می‌تواند رخ دهد.
پیشنهاد و بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

لغات نزدیک gaslighting

پیشنهاد و بهبود معانی