Gauss

ˈɡaʊs ˈɡaʊs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    gauss

توضیحات

همچنین می‌توان از شکل جمع gausses به‌ جای gauss استفاده کرد.

معنی

noun
گوس، واحد شدت میدان مغناطیسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gauss

  1. noun German mathematician who developed the theory of numbers and who applied mathematics to electricity and magnetism and astronomy and geodesy (1777-1855)
    Synonyms: Karl Gauss, Karl Friedrich Gauss

ارجاع به لغت gauss

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gauss» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gauss

لغات نزدیک gauss

پیشنهاد بهبود معانی