فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Gestalt

ɡəˈʃtɑːlt ɡəˈʃtɑːlt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    gestalts

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
جامعه‌شناسی روان‌شناسی گشتالت، وحدت کلی، شکل کلی، تمامیت، کل‌گرایی، طرح کلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The gestalt of the painting was breathtaking.
- شکل کلی این نقاشی شگفت‌انگیز بود.
- In art, the gestalt of a painting is often more important than its individual elements.
- در هنر، تمامیت یک نقاشی اغلب از عناصر جداگانه‌ی آن مهم‌تر است.
- His architectural designs focus on gestalt, ensuring that every element contributes to a unified whole.
- طراحی‌های معماری او بر کل‌گرایی متمرکز است و اطمینان حاصل می‌کند که هر عنصر به ساختاری یکپارچه کمک می‌کند.
adjective
روان‌شناسی گشتالت، کل‌گرایی
- The philosopher argued that it is important to understand the gestalt nature of human consciousness.
- فیلسوف استدلال کرد که درک ماهیت گشتالت آگاهی انسان مهم است.
- Psychology studies suggest that human perception works based on gestalt principles, where the mind sees patterns rather than isolated parts.
- مطالعات روان‌شناسی نشان می‌دهند که ادراک انسان بر اساس اصول کل‌گرایی عمل می‌کند، جایی که ذهن به جای بخش‌های جداگانه، الگوها درک می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت gestalt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gestalt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gestalt

لغات نزدیک gestalt

پیشنهاد بهبود معانی