با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Ginseng

ˈdʒɪn.sɛŋ ˈdʒɪnseŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
داروسازی گیاه‌شناسی جینسنگ آسیایی، جینسنگ چینی، جنسه، جنسا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- Ginseng is a popular herbal remedy used in traditional medicine.
- جینسنگ آسیایی یک داروی گیاهی محبوب است که در طب سنتی استفاده می‌شود.
- I bought some ginseng tea to help boost my energy levels.
- من مقداری چای جینسنگ چینی خریدم تا به افزایش سطح انرژی‌ام کمک کند.
noun countable
گیاه‌شناسی جینسِنگ، آدم‌گیاه
- The ginseng root is known for its numerous health benefits.
- ریشه‌ی جینسنگ به‌دلیل فواید متعددی که برای سلامتی دارد، شناخته شده است.
- The leaves of the ginseng tree have a distinct shape and texture.
- برگ‌های درخت جینسنگ شکل و بافت مشخصی دارند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ginseng

  1. noun Chinese herb with palmately compound leaves and small greenish flowers and forked aromatic roots believed to have medicinal powers
    Synonyms: nin-sin, Panax ginseng, Panax schinseng, Panax pseudoginseng

ارجاع به لغت ginseng

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ginseng» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ginseng

لغات نزدیک ginseng

پیشنهاد بهبود معانی