فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Ginseng

ˈdʒɪn.sɛŋ ˈdʒɪnseŋ

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

داروسازی گیاه‌شناسی جینسنگ آسیایی، جینسنگ چینی، جنسه، جنسا

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

مشاهده

Ginseng is a popular herbal remedy used in traditional medicine.

جینسنگ آسیایی یک داروی گیاهی محبوب است که در طب سنتی استفاده می‌شود.

I bought some ginseng tea to help boost my energy levels.

من مقداری چای جینسنگ چینی خریدم تا به افزایش سطح انرژی‌ام کمک کند.

noun countable

گیاه‌شناسی جینسِنگ، آدم‌گیاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The ginseng root is known for its numerous health benefits.

ریشه‌ی جینسنگ به‌دلیل فواید متعددی که برای سلامتی دارد، شناخته شده است.

The leaves of the ginseng tree have a distinct shape and texture.

برگ‌های درخت جینسنگ شکل و بافت مشخصی دارند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ginseng

  1. noun chinese herb with palmately compound leaves and small greenish flowers and forked aromatic roots believed to have medicinal powers
    Synonyms:
    Panax ginseng Panax schinseng Panax pseudoginseng

ارجاع به لغت ginseng

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ginseng» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ginseng

لغات نزدیک ginseng

پیشنهاد بهبود معانی