سپردن حضانت به
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The court decided to give custody of the child to the mother.
دادگاه تصمیم گرفت حضانت فرزند را به مادر بسپارد.
He was forced to give custody of his children to his ex-wife.
او مجبور شد حضانت فرزندانش را به همسر سابقش بسپارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «give custody to» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/give-custody-to