امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Go Into Production

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation
به مرحله تولید رسیدن، وارد خط تولید شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- The new car model will go into production next month.
- مدل جدید خودرو ماه آینده به مرحله تولید می رسد.
- After years of development, the product finally went into production.
- پس از سالها توسعه، محصول سرانجام وارد خط تولید شد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت go into production

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «go into production» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/go-into-production

لغات نزدیک go into production

پیشنهاد بهبود معانی