نیمه وقت کار کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She decided to go part-time after having her baby.
او بعد از به دنیا آوردن بچه اش تصمیم گرفت نیمه وقت کار کند.
Many students go part-time to help pay for their tuition.
بسیاری از دانشجویان برای کمک به پرداخت شهریه خود نیمه وقت کار می کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «go part-time» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/go-part-time