امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Go Part-time

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation
نیمه وقت کار کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- She decided to go part-time after having her baby.
- او بعد از به دنیا آوردن بچه اش تصمیم گرفت نیمه وقت کار کند.
- Many students go part-time to help pay for their tuition.
- بسیاری از دانشجویان برای کمک به پرداخت شهریه خود نیمه وقت کار می کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت go part-time

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «go part-time» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/go-part-time

لغات نزدیک go part-time

پیشنهاد بهبود معانی