تکنفره/تنهایی کاری را انجام دادن، مستقل شدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The singer decided to go solo after years with the band.
خواننده پس از سال ها حضور در گروه تصمیم گرفت تکخوان شود (مستقل کار کند).
He's going to go solo on this project.
او قرار است این پروژه را به تنهایی انجام دهد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «go solo» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/go-solo