آخرین به‌روزرسانی:

Go Through With

معنی و نمونه‌جمله

phrasal verb C2

به انجام رساندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

She decided not to go through with the marriage.

او تصمیم گرفت عروسی را به‌هم بزند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد go through with

  1. phrasal verb carry out (something planned or promised)

ارجاع به لغت go through with

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «go through with» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/go-through-with

لغات نزدیک go through with

پیشنهاد بهبود معانی