آخرین به‌روزرسانی:

Graphological

ˌɡræfəˈlɒdʒɪkəl ˌɡræfəˈlɒdʒɪkəl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

(مربوط به) خط‌شناسی، گرافولوژی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

His graphological skills helped identify the author's true identity.

مهارت‌های خط‌شناسی او به شناسایی هویت واقعی نویسنده کمک کرد.

The graphological analysis revealed unique patterns in her handwriting.

تجزیه‌وتحلیل گرافولوژی، الگوهای منحصربه‌فردی را در دست‌خط او نشان داد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت graphological

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «graphological» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/graphological

لغات نزدیک graphological

پیشنهاد بهبود معانی