امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Graves

ˈɡreɪvz ɡreɪvz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun B1
شراب گراو (به رنگ سفید یا قرمز که از ناحیه‌ی بوردو در جنوب غربی فرانسه به‌دست می‌آید)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
روبرت گریوز (شاعر و رمان‌نویس انگلیسی)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد graves

  1. noun Death
    Synonyms:
    decays dissolutions
  1. verb To produce a deep impression of
    Synonyms:
    stamps inscribes imprints impresses fixes etches engraves
  1. verb Carve, cut, or etch into a material or surface
    Synonyms:
    engraves etches inscribes carves scratches
  1. noun English writer known for his interest in mythology and in the classics (1895-1985)
    Synonyms:
    tombs sepulchers vaults tumuli mausolea Robert Graves ossuaries pines termini robert ranke graves mounds repositories barrows pits hypogea columbaries clays cineraria graveyards burials

ارجاع به لغت graves

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «graves» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/graves

لغات نزدیک graves

پیشنهاد بهبود معانی