انگلیسی بریتانیایی حریص، طمعکار، زراندوز، مالدوست، بخیل، خسیس، آزمند
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Everyone knew him as a gripple man.
همه، او را بهعنوان مردی زراندوز میشناختند.
His gripple nature made him unpopular among his colleagues.
خوی طمعکار او باعث شد در میان همکارانش محبوب نباشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gripple» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gripple