آخرین به‌روزرسانی:

Guard Dog

ˈɡɑː rd dɔː ɡ ˈɡɑː ːd dɒɡ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

سگ نگهبان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The guard dog attacked the intruder.

سگ نگهبان به مزاحم حمله کرد.

His encounter with the guard dog had completely unnerved him.

رویایی او با سگ نگهبان او را کاملاً دستپاچه کرده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت guard dog

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «guard dog» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/guard-dog

لغات نزدیک guard dog

پیشنهاد بهبود معانی