صفت تفضیلی:
more gun-shyصفت عالی:
most gun-shyشکل نوشتاری دیگر این لغت: gunshy
اسلحهترس، انسان یا حیوانی که از صدای تیر میترسد
a gun-shy dog
سگی که از صدای تیر میترسد
The soldier's experience in combat left him gunshy.
تجربهی این سرباز در نبرد او را اسلحهترس کرد.
ترسو، بیاعتماد، محتاط (بهویژه به دلیل تجربهی ناخوشایند پیشین)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Since he had been rejected before, he was gun-shy about courting again.
چون قبلاً او را رد کرده بودند، از خواستگاری مجدد واهمه و تردید داشت.
The child became gunshy after a painful experience.
این کودک پس از تجربهای دردناک، ترسو شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gun-shy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gun-shy