فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Hard Landing

hɑrd ˈlændɪŋ hɑːd ˈlændɪŋ

شکل جمع:

hard landings

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

اقتصاد فرود سخت (کاهش ناگهانی و بزرگ در فعالیت‌های اقتصادی و پول در دسترس پس از یک دوره رشد اقتصادی)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

مشاهده

Investors are worried about the possibility of a hard landing in the stock market.

سرمایه‌گذاران نگران احتمال فرود سخت در بازار سهام هستند.

The central bank's decision to raise interest rates could lead to a hard landing.

تصمیم بانک مرکزی برای افزایش نرخ بهره می‌تواند به فرود سخت منجر شود.

noun countable

فرود سخت، سخت‌فرود، نشست شدید (نشستی که همراه با ضربه‌ی شدید است و معمولاً به صدمه دیدن هواگرد منجر می‏‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

A helicopter carrying President and other senior officials suffered a hard landing in adverse weather conditions.

بالگرد حامل رئیس‌جمهور و دیگر مقامات ارشد در شرایط نامساعد جوی دچار فرود سخت شد.

The investigation revealed that the hard landing was caused by strong wind gusts.

تحقیقات نشان داد که سخت‌فرود ناشی از وزش شدید باد بوده است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت hard landing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hard landing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hard-landing

لغات نزدیک hard landing

پیشنهاد بهبود معانی