امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hardball

ˈhɑːrdbɒːl ˈhɑːdbɔːl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
رجوع شود به: baseball

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
noun
(به‌ویژه در امور سیاسی یا بازرگانی) فعالیت سخت و عاری از ملاحظه و مروت، رقابت شدید و بیرحمانه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hardball

  1. noun Baseball as distinguished from softball
    Antonyms:
    softball

Idioms

  • play hardball

    (امریکا) مشغول فعالیت پررقابت و بی‌رحمانه شدن

ارجاع به لغت hardball

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hardball» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hardball

لغات نزدیک hardball

پیشنهاد بهبود معانی