شکل جمع:
harpistsدر انگلیسی آمریکایی بهجای harpist معمولاً از harper استفاده میشود.
موسیقی چنگنواز، نوازندهی چنگ، چنگزن، چنگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Everyone was mesmerized by the harpist's enchanting performance.
همه تحتتأثیر اجرای مسحورکنندهی چنگنواز قرار گرفته بودند.
His grandmother was a skilled harpist who taught him music.
مادربزرگش نوازندهی چنگ ماهری بود که به او موسیقی آموخت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «harpist» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/harpist