با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Hatched

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    hatches
  • وجه وصفی حال:

    hatching

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
(به‌طور مخفیانه) برنامه‌ریزی‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- a hatched plan
- طرح برنامه‌ریزی‌شده به‌طور مخفیانه
- a hatched plot to forge the documents
- طرحی برنامه‌ریزی‌شده به‌طور مخفیانه به‌منظورِ جعل اسناد
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hatched

  1. adjective contrived
    Synonyms: concluded, devised, planned

ارجاع به لغت hatched

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hatched» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hatched

لغات نزدیک hatched

پیشنهاد بهبود معانی