سومشخص مفرد:
hatchesوجه وصفی حال:
hatching(بهطور مخفیانه) برنامهریزیشده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a hatched plan
طرح برنامهریزیشده بهطور مخفیانه
a hatched plot to forge the documents
طرحی برنامهریزیشده بهطور مخفیانه بهمنظورِ جعل اسناد
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hatched» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hatched