با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Hatched

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم شخص مفرد:

    hatches
  • وجه وصفی حال:

    hatching

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    (به‌طور مخفیانه) برنامه‌ریزی‌شده
    • - a hatched plan
    • - طرح برنامه‌ریزی‌شده به‌طور مخفیانه
    • - a hatched plot to forge the documents
    • - طرحی برنامه‌ریزی‌شده به‌طور مخفیانه به‌منظورِ جعل اسناد
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد hatched

  1. adjective contrived
    Synonyms: concluded, devised, planned

ارجاع به لغت hatched

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hatched» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hatched

لغات نزدیک hatched

پیشنهاد بهبود معانی