امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hatchery

ˈhætʃəri ˈhætʃəri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

محل تخم‌گذاری (مرغ یا ماهی)، محل تخم‌ریزی ماهی، محل نقشه‌کشی و توطئه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hatchery

  1. noun brooder
    Synonyms:
    incubator breeding place

ارجاع به لغت hatchery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hatchery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hatchery

لغات نزدیک hatchery

پیشنهاد بهبود معانی