سقط جنین کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She had an abortion early in her pregnancy.
او در اوایل بارداریاش سقط جنین کرد.
The law makes it harder for women to have an abortion in some regions.
این قانون انجام سقط جنین را در برخی مناطق برای زنان سختتر میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «have an abortion» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/have-an-abortion