آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۹ دی ۱۴۰۳

    He

    hiː hiː

    شکل جمع:

    hes

    توضیحات:

    HE در معنای هفتم مخفف لغت Her Excellency و His Excellency است.

    HE در معنای هشتم مخفف لفت high efficiency است.

    HE در معنای نهم مخفف لغت high explosive است.

    معنی he | جمله با he

    pronoun A1

    او (برای اشاره به سوم شخص مفرد مذکر (مرد یا پسر یا حیوان نر) که یک بار در جمله آمده است)

    He is my brother.

    او برادر من است.

    I looked at him and he looked at me.

    من به او نگاه کردم و او به‌ من نگاه کرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    He moved his head.

    او سرش را تکان داد.

    Don't be afraid of my dog, he likes children.

    از سگ من نترس، او بچه‌ها را دوست دارد.

    pronoun

    قدیمی کس (برای اشاره به فردی که جنسیت او در آن موقعیت مشخص نیست یا اشاره به آن جنسیت اهمیت ندارد)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    (Coleridge) he prayeth well, who loveth well both man and bird and beast.

    دعای خوب را کسی می‌کند که بیشترین محبت‌ها را هم نسبت به انسان‌ها و هم نسبت به پرندگان و چارپایان دارد.

    Each one of you knows what he (or he / she or they) must do.

    هریک از شماها می‌داند که باید چکار بکند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    He who laughs last, laughs best.

    کسی‌ که آخر کار (یا آخر از همه) می‌خندد، بهترین خنده را می‌کند.

    noun countable

    نر (انسان یا حیوان)

    It's a he.

    نر است.

    This fish is a he.

    این ماهی نر است.

    noun

    مردانه (در ترکیب)

    Many critics argue that he-literature perpetuates harmful gender stereotypes.

    بسیاری از منتقدان استدلال می‌کنند که ادبیات مردانه کلیشه‌های مضر جنسیتی را تداوم می‌بخشد.

    The professor specializes in analyzing he-literature from the 19th century.

    استاد در تحلیل ادبیات مردانه‌ی قرن نوزدهم تخصص دارد.

    noun

    هِ (پنجمین حرف الفبای عبری) (הֵ)

    Did you learn the sound of He in Hebrew?

    آیا صدای هِ در زبان عبری را یاد گرفتی؟

    The letter "he" is an important component of many Hebrew words and phrases.

    حرف هِ جزء مهم بسیاری از کلمات و عبارات عبری است.

    symbol uncountable

    شیمی عنصر شیمیایی (He) هلیم، عنصر هلیم، گاز هلیم (نماد شیمیایی عنصر Helium)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی

    مشاهده

    He is a colorless, odorless, and tasteless gas.

    هلیم گازی بی‌رنگ، بی‌بو و بی‌مزه است.

    He has the lowest boiling point of all the elements.

    هلیم در بین تمام عناصر کمترین نقطه‌ی جوش را دارد.

    abbreviation

    سرکار عالی (برای اشاره به شخص مؤنث)، عالی‌جناب (برای اشاره به شخص مذکر) (با حروف بزرگ)

    I was honored to meet HE.

    مفتخرم که سرکار عالی را ملاقات کردم.

    HE delivered a powerful speech at the United Nations General Assembly.

    عالی‌جناب در مجمع عمومی سازمان ملل متحد سخنرانی مقتدرانه‌ای را ایراد کردند.

    abbreviation

    راندمان بالا، بهره‌وری بالا (با حروف بزرگ)

    Achieving HE is crucial for sustainable development.

    دستیابی به بهره‌وری بالا برای توسعه‌ی پایدار بسیار مهم است.

    HE ensures maximum output with minimal energy consumption.

    راندمان بالا این ماشین لباس‌شویی جدید چشمگیر است.

    abbreviation

    ماده‌ی منفجره‌ی قوی (با حروف بزرگ)

    The team used HE to breach the enemy's defenses.

    این گروهان از ماده‌ی منفجره‌ی قوی برای شکستن خطوط دفاعی دشمن استفاده کرد.

    The engineers tested the new HE prototype in a controlled environment.

    مهندسان نمونه‌ی اولیه ماده‌ی منفجره‌ی قوی جدید را در محیطی کنترل‌شده آزمایش کردند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد he

    1. A very light colorless element that is one of the six inert gasses; the most difficult gas to liquefy; occurs in economically extractable amounts in certain natural gases (as those found in Texas and Kansas)
      Synonyms:
      helium atomic number 2
    1. pronoun
      Synonyms:
      this-one this boy that boy this man that man this male animal that male animal

    Idioms

    how dare you (he, she, etc.) !

    چطور به خودت (خودش و غیره) اجازه می‌دهی !

    hit a man when he is down

    (عامیانه) حمله‌ی ناجوانمردانه کردن، به آدم ذلیل حمله یا جور کردن، آدم افتاده را زدن

    a man is known by the company he keeps

    انسان را از روی دوستانش می‌توان شناخت.

    he who pays the piper calls the tune

    کسی که مزد فلوت‌زن را می‌دهد، حق انتخاب آهنگ را دارد، اختیار با کسی است که هزینه یا مسئولیت را تقبل کند

    may he (or she) rest in peace

    خدا او را بیامرزد، الهی قرین آرامش ابدی بشود

    سوال‌های رایج he

    شکل جمع he چی میشه؟

    شکل جمع he در زبان انگلیسی hes است.

    ارجاع به لغت he

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «he» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/he

    لغات نزدیک he

    • - hdr
    • - hds
    • - he
    • - he who pays the piper calls the tune
    • - he'd
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.