آخرین به‌روزرسانی:

Headspace

ˈhɛdˌspeɪs ˈhɛdˌspeɪs

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

سرفضا، فضا، فضای خالی

the accumulation of hydrogen and oxygen in the bag's headspace

انباشتگی هیدروژن و اکسیژن در فضای خالی کیسه

1/8-inch headspace

فضای خالی 1/8 اینچی

noun uncountable informal

ذهنیت، طرز فکر، ساختار فکری، نگرش ذهنی، نگرش، نظام فکری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت headspace

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «headspace» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/headspace

لغات نزدیک headspace

پیشنهاد بهبود معانی