با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Heart-whole

ˈhɑrt hoʊl ˈhɑːt wəʊl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    فارغ از عشق
    • - Despite the numerous suitors, she remained heart-whole and focused on her career.
    • - علی‌رغم خواستگاران متعدد، او هم‌چنان فارغ از عشق بود و روی حرفه‌اش متمرکز بود.
    • - He was heart-whole, preferring to spend his time with friends and family.
    • - او فارغ از عشق بود و ترجیح می‌داد وقتش را با دوستان و خانواده بگذراند.
  • adjective
    خالصانه، صمیمانه
    • - He gave a heart-whole apology.
    • - خالصانه عذرخواهی کرد.
    • - Her heart-whole smile showed her genuine happiness and contentment.
    • - لبخند صمیمانه‌ی او شادی و رضایت واقعی‌اش را نشان می‌داد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت heart-whole

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «heart-whole» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heart-whole

لغات نزدیک heart-whole

پیشنهاد بهبود معانی