صحبت خودمانی، گفتوگوی صمیمانه، مکالمهی بیرودربایستی، درددل
Let's have a heart-to-heart about it.
بیا دربارهاش بیرودربایستی گفتوگو کنیم.
I had a heart-to-heart with my best friend.
با بهترین دوستم صحبتی خودمانی کردم.
صمیمانه، از صمیم دل
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We had a good, heart-to-heart talk about where our relationship was heading.
صحبتی صمیمانه و خوب در مورد اینکه رابطهی ما به کجا میرود، داشتیم.
They had a heart-to-heart discussion about their future plans and dreams.
آنها در مورد برنامهها و رؤیاهای آیندهی خود گفتوگوی صمیمانهای داشتند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «heart-to-heart» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/heart-to-heart