فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Her

ər / / hər ə / / hə

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

pronoun A1

او را، آن زن را، به او (مؤنث)، (ضمیر مفعولی سوم شخص مفرد مونث)، (حالت مفعولی: she)

I looked at her and she looked at me.

من به او نگاه کردم و او به‌ من نگاه کرد.

I called her yesterday.

دیروز با او تماس گرفتم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

I left a message for her last week, but she didn't answer yet.

هفته‌ی گذشته برایش پیامی گذاشتم اما او هنوز جواب نداده.

determiner

مال او، او را، -ش، -اش (مؤنث)، (صفت ملکی سوم شخص مفرد مونث)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

her brother

برادر او

Parmida bought her favorite dress.

پارمیدا لباس مورد علاقه‌ش را خریداری کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

She rented her apartment to me.

او آپارتمانش را به من اجاره داد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت her

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «her» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/her

لغات نزدیک her

پیشنهاد بهبود معانی