با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Her

ər / / hər ə / / hə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • pronoun A1
    او را، آن زن را، به او (مؤنث)، (ضمیر مفعولی سوم شخص مفرد مونث)، (حالت مفعولی: she)
    • - I looked at her and she looked at me.
    • - من به او نگاه کردم و او به‌ من نگاه کرد.
    • - I called her yesterday.
    • - دیروز با او تماس گرفتم.
    • - I left a message for her last week, but she didn't answer yet.
    • - هفته‌ی گذشته برایش پیامی گذاشتم اما او هنوز جواب نداده.
  • determiner
    مال او، او را، -ش، -اش (مؤنث)، (صفت ملکی سوم شخص مفرد مونث)
    • - her brother
    • - برادر او
    • - Parmida bought her favorite dress.
    • - پارمیدا لباس مورد علاقه‌ش را خریداری کرد.
    • - She rented her apartment to me.
    • - او آپارتمانش را به من اجاره داد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت her

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «her» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/her

لغات نزدیک her

پیشنهاد بهبود معانی