شکل جمع:
heronهمچنین در حالت جمع میتوان از heron بهجای herons استفاده کرد.
جانورشناسی مرغ ماهیخوار، حواصیل (پرندهای آبزی از خانوادهی حواصیلیان که بهخاطر پاهای بلند، گردن کشیده و منقار تیزش شناخته میشود)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The heron stood by the water's edge, waiting for its next catch.
حواصیل کنار لبهی آب ایستاده بود و منتظر شکار بعدیاش بود.
We spotted a heron nesting high in the trees near the lake.
مرغ ماهیخواری را دیدیم که در بالای درختان نزدیک دریاچه لانه کرده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «heron» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/heron