با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Hetero

    -roʊ / / -rə hetrəʊ / / -rə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      heteros

    • صفت تفضیلی:

      more hetero

    • صفت عالی:

      most hetero

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adjective informal
    دگرجنس‌گرا، ناهم‌جنس‌خواه، مربوط به دگرجنس‌گرایی، مربوط به ناهم‌جنس‌خواهی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - hetero men
    - مردان دگرجنس‌گرا
    - She is a hetero woman who is only attracted to men.
    - او زنی ناهمجنس‌خواه است که فقط جذب مردان می‌شود.
    noun countable informal
    دگرجنس‌گرا، دگرجنس‌خواه (شخص)
    - He is a hetero.
    - او دگرجنس‌گرا است.
    - There's no denying that heteros make up the majority of the population.
    - نمی‌توان انکار کرد که دگرجنس‌خواه‌ها اکثریت جمعیت را تشکیل می‌دهند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت hetero

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «hetero» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hetero

    لغات نزدیک hetero

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند