به موقع، سر موقع، موقع مناسب
It's high time that we make peace.
موقع آن رسیده است که صلح کنیم.
(عامیانه) وقت خوشی و فعالیت، دوران لذت و خوشی (high old time هم میگویند)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «high time» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/high-time