فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Hoe

hoʊ həʊ

گذشته‌ی ساده:

hoed

شکل سوم:

hoed

سوم‌شخص مفرد:

hoes

وجه وصفی حال:

hoeing

شکل جمع:

hoes

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

کج‌بیل

My favorite gardening tool is the hoe.

ابزار باغبانی محبوب من کج‌بیل است.

I need to buy a new hoe for my garden.

باید کج‌بیل جدیدی برای باغم بخرم.

noun slang countable

ناپسند جنده، فاحشه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Don't trust her, she's a notorious hoe.

بهش اعتماد نکن؛ اون یه جنده‌ی معروفه.

I fucked a hoe.

یه فاحشه رو کردم.

verb - intransitive verb - transitive

وجین کردن (با کج‌بیل)، با کج‌بیل کار کردن، کج‌بیل زدن

I need to hoe the garden to get rid of all the weeds.

برای از بین بردن همه‌ی علف‌های هرز باید باغچه را وجین کنم.

The farmer hoeing under the scorching sun.

کشاورز زیر آفتاب سوزان با کج‌بیل کار می‌کند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Remember to hoe around the base of the plants to prevent weed growth.

به یاد داشته باشید که برای جلوگیری از رشد علف‌های هرز، اطراف ریشه‌ی گیاهان را وجین کنید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hoe

  1. noun
    Synonyms:
    cultivator garden-hoe weeding hoe digger scraper grub hoe scuffle hoe warren hoe wheel hoe

ارجاع به لغت hoe

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hoe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hoe

لغات نزدیک hoe

پیشنهاد بهبود معانی