آخرین به‌روزرسانی:
Hold A Position
معنی hold a position | جمله با hold a position
collocation
مقام/پست/موقعیت شغلی داشتن
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She holds a senior position in the company.
او یک مقام ارشد در شرکت دارد.
He held the position of CEO for five years.
او به مدت پنج سال پست مدیرعاملی را داشت.
ارجاع به لغت hold a position
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «hold a position» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hold-a-position
لغات نزدیک hold a position
- - hold a demonstration
- - hold a festival
- - hold a position
- - hold a press conference
- - hold a record