آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Homer

ˈhoʊmər ˈhəʊmə ˈhəʊmə

معنی homer | جمله با homer

noun countable

(بیس‌بال) گل

Jack blasted a homer that tied the game.

گل جک بازی را مساوی کرد.

Sara hit a homer.

سارا گل زد.

noun countable

کبوتر خانگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

Homer will eventually return home.

کبوتر خانگی بالاخره به خانه برمی‌گردد.

The longest flight of a homer is 11,073 miles.

طولانی‌ترین میزان پرواز کبوتر خانگی 11,073 مایل است.

noun countable

نوعی پیمانه برابر با ده و نیم بوشل

verb - intransitive

(بیس‌بال) گل زدن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد homer

  1. noun An ancient Hebrew unit of capacity equal to 10 baths or 10 ephahs
    Synonyms:
    kor
  1. noun United States painter best known for his seascapes (1836-1910)
    Synonyms:
    winslow homer
  1. noun pigeon trained to return home
    Synonyms:
    homing-pigeon
  1. noun a base hit on which the batter scores a run
    Synonyms:

ارجاع به لغت homer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «homer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/homer

لغات نزدیک homer

پیشنهاد بهبود معانی