Hominy

ˈhɑːməni ˈhɒmɪni ˈhɒmɪni
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
انگلیسی آمریکایی هومینی، ذرت خشک‌شده‌ی قلیایی، دانه‌های ذرت خشک‌شده‌ی فرآوری‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- I don't like the taste of hominy.
- من طعم هومینی را دوست ندارم.
- I added hominy to my chili.
- من هومینی را به فلفل‌دلمه‌ای اضافه کردم.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت hominy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hominy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hominy

لغات نزدیک hominy

پیشنهاد بهبود معانی