بسیار عصبانی، به شدت خشمگین
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She was hopping mad when she found out he had lied.
وقتی فهمید او دروغ گفته است، بسیار عصبانی شد.
My dad was hopping mad about the broken window.
پدرم به خاطر پنجره شکسته به شدت خشمگین بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hopping mad» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hopping-mad