حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
مؤدب، باادب، حیوان تربیتشده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Gradually she made her husband housebroken.
کمکم شوهر خود را سربهراه کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «housebroken» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/housebroken