فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Hybridize

ˈhaɪbrədaɪz ˈhaɪbrədaɪz

معنی

adverb

پیوند زدن از دو جنس ناجور با هم، جفته کردن، جانور دورگه گرفتن، گیاه پیوندی بار آوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hybridize

  1. verb breed animals or plants using parents of different races and varieties
    Synonyms:
    cross interbreed crossbreed hybridise

ارجاع به لغت hybridize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hybridize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hybridize

لغات نزدیک hybridize

پیشنهاد بهبود معانی