امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hydroplane

ˈhaɪdrəpleɪn ˈhaɪdrəpleɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - intransitive
هواپیمایی که بر روی دریا نشسته و یا از روی دریا پرواز کند، هواپیمای دریایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hydroplane

  1. noun A speedboat that is equipped with winglike structures that lift it so that it skims the water at high speeds
    Synonyms: seaplane, hydrofoil
  2. verb Glide on the water in a hydroplane
    Synonyms: seaplane

ارجاع به لغت hydroplane

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hydroplane» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hydroplane

لغات نزدیک hydroplane

پیشنهاد بهبود معانی