فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Hydroplane

ˈhaɪdrəpleɪn ˈhaɪdrəpleɪn

معنی

noun verb - intransitive

هواپیمایی که بر روی دریا نشسته و یا از روی دریا پرواز کند، هواپیمای دریایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hydroplane

  1. noun a speedboat that is equipped with winglike structures that lift it so that it skims the water at high speeds
    Synonyms:
    hydrofoil seaplane
  1. verb glide on the water in a hydroplane
    Synonyms:
    seaplane

ارجاع به لغت hydroplane

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hydroplane» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hydroplane

لغات نزدیک hydroplane

پیشنهاد بهبود معانی