امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hydrofoil

ˈhaɪdrəfɔɪl ˈhaɪdrəfɔɪl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
قایق باله‌دار، آب‌سُر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- I watched in awe as the hydrofoil lifted out of the water.
- من با هیبت نگاه کردم که قایق باله‌دار از آب بلند شد.
- The hydrofoil provided a smooth and comfortable ride for all passengers.
- آ‌ب‌سر سواری نرم و راحتی را برای تمامی مسافران فراهم می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hydrofoil

  1. noun A speedboat that is equipped with winglike structures that lift it so that it skims the water at high speeds
    Synonyms:
    hydroplane
  1. noun A device consisting of a flat or curved piece (as a metal plate) so that its surface reacts to the water it is passing through
    Synonyms:
    foil

ارجاع به لغت hydrofoil

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hydrofoil» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hydrofoil

لغات نزدیک hydrofoil

پیشنهاد بهبود معانی