با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Hydrops

ˈhaɪ.drɑps ˈhaɪ.drɒps
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    پزشکی ورم، خیز، ادم
    • - The patient's hydrops was so severe that their feet were completely swollen.
    • - ورم بیمار به‌ قدری شدید بود که پاهایش کاملاً متورم شده بود.
    • - The doctor prescribed medication to help reduce the hydrops in the patient's ankles.
    • - پزشک برای کمک به کاهش خیز در مچ پای بیمار دارو تجویز کرد.
  • noun
    پزشکی آب‌آوردگی (عضو مجوف و توخالی بدن مثل معده و مثانه و غیره)
    • - hydrops of the gallbladder
    • - آب‌آوردگی کیسه‌ی صفرا
    • - Hydrops of the appendix
    • - آب‌آوردگی آپاندیس
  • noun
    پزشکی خیز جنینی (تجمع مایع و خیز (ادم) در اندام‌های جنین)
    • - The doctor explained that hydrops fetalis is caused by an accumulation of fluid in the fetus's body cavities.
    • - پزشک توضیح داد که خیز جنینی ناشی از تجمع مایع در حفره‌های بدن جنین است.
    • - Hydrops is a serious condition that can lead to stillbirth or neonatal death.
    • - خیز جنینی بیماری جدی‌ای است که می‌تواند منجر به مرده‌زایی یا مرگ نوزاد شود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد hydrops

  1. noun Swelling from excessive accumulation of watery fluid in cells, tissues, or serous cavities
    Synonyms: edema, oedema, dropsy

ارجاع به لغت hydrops

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hydrops» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hydrops

لغات نزدیک hydrops

پیشنهاد بهبود معانی