آخرین به‌روزرسانی:
Hyphenated
ˈhaɪfəˌnetəd
ˈhaɪfəneɪtɪd
سوم‌شخص مفرد:
hyphenatesوجه وصفی حال:
hyphenatingمعنی‌ها و نمونه‌جمله
adjective
هایفن‌دار، هم‌راست‌دار، هم‌کشه‌دار
adjective
(تبعه‌ی کشور، ولی دارای ریشه‌ی ملی و فرهنگی خارجی) بیگانه‌نیا، ناسره
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Italian-Americans, like other hyphenated Americans, were thought to be less patriotic.
باور بر این بود که امریکایی‌های ایتالیایی‌تبار (مثل سایر امریکایی‌های بیگانه‌تبار) دارای حس میهن‌دوستی کمتری هستند.
ارجاع به لغت hyphenated
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «hyphenated» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hyphenated
لغات نزدیک hyphenated
- - hyphen
- - hyphenate
- - hyphenated
- - hyphenize
- - hypnagogic