شکل جمع:
imagoesجانورشناسی حشرهی بالغ، ایماگو
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
Observing the imago in its natural habitat can provide insights into its behavior.
مشاهدهی ایماگو در زیستگاه طبیعیاش میتواند بینشی در مورد رفتار آن ارائه دهد.
The researcher studied the behaviors of the imago.
این محقق رفتارهای حشرهی بالغ را بررسی کرد.
روانشناسی برانگاره، ایماگو (تصویر ذهنی ناخودآگاه از فردی دیگر بهویژه پدر یا مادر که بر چگونگی رابطهی فرد با دیگران تأثیر میگذارد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He realized his imago of his father shaped his views on success.
متوجه شد که برانگارهاش از پدرش دیدگاه او در مورد موفقیت را شکل داده است.
His imago often led him to seek approval from authority figures.
ایماگوی او اغلب او را به دنبال تأیید از چهرههای معتبر میکشاند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «imago» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/imago