Imperialism

ɪmˈpɪriəlɪzm ɪmˈpɪəriəlɪzm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
حکومت امپراتوری، استعمارطلبی، امپریالیسم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد imperialism

  1. noun
    Synonyms:
    empire hegemony sway expansionism colonialism international domination power-politics neocolonialism white-man-s-burden

ارجاع به لغت imperialism

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «imperialism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/imperialism

لغات نزدیک imperialism

پیشنهاد بهبود معانی