In Turn

ɪn tɜrn ɪn tɜːn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrase B2
به‌ نوبت، به‌ ترتیب، به‌ طور‌ منظم، به نوبه‌ی خود، در جای خود، متعاقباً، نتیجتاً

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The company invested in new technology, which in turn increased productivity.
- شرکت در تکنولوژی جدید سرمایه‌گذاری کرد که به نوبه‌ی خود باعث افزایش بهره‌وری شد.
- The teacher praised the students for their hard work, and in turn, they showed their appreciation by giving her a gift.
- معلم دانش‌آموزان را به خاطر سخت‌کوشی‌شان تحسین کرد و آن‌ها متعاقباً قدردانی خود را با هدیه‌ای نشان دادند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت in turn

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «in turn» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/in-turn

لغات نزدیک in turn

پیشنهاد بهبود معانی