فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
    آخرین به‌روزرسانی:

    Incinerator

    ɪnˈsɪnəreɪt̬ər ɪnˈsɪnəreɪtə

    شکل جمع:

    incinerators

    معنی

    noun

    کوره‌ای که اشغال یا لاشه مرده در آن سوزانده و خاکستر می‌شود

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد incinerator

    1. noun furnace
      Synonyms:
      heater burner boiler heating system oil burner crematory cinerator

    ارجاع به لغت incinerator

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «incinerator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/incinerator

    لغات نزدیک incinerator

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    single (ticket) single room conversion be out for car pony online check-in on strike lead up to make a call listen have lunch have dinner have breakfast retract میلاد آبله‌رو آبرومندی آفگانه کردن بنفش آکندگی آماییدن آزمندانه پنج‌نوازی آمونیاک آدم متنفذ آذرسنج آسمی آمارگیری خلیج فارس