آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Incipience

ɪnˈsɪpɪəns ɪnˈsɪpɪəns

معنی incipience

noun

( incipiency ) وضع مقدماتی ابتدایی، حالت نخستین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد incipience

  1. noun beginning to exist or to be apparent
    Synonyms:
    incipiency
  1. noun the act or process of bringing or being brought into existence

ارجاع به لغت incipience

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incipience» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/incipience

لغات نزدیک incipience

پیشنهاد بهبود معانی