با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Incomputable

ɪnkəmˈpjuːtəbəl ˌɪnkəmˈpjuːtəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
بی‌شمار، بی‌حساب، غیر‌قابل محاسبه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد incomputable

  1. adjective Too great to be calculated
    Synonyms: inestimable, immeasurable, countless, incalculable, infinite, innumerable, measureless, uncountable
  2. adjective Impossible to compute.
    Synonyms: incalculable

ارجاع به لغت incomputable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incomputable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/incomputable

لغات نزدیک incomputable

پیشنهاد بهبود معانی