فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Incomputable

ɪnkəmˈpjuːtəbəl ˌɪnkəmˈpjuːtəbl

معنی

adjective

بی‌شمار، بی‌حساب، غیر‌قابل محاسبه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد incomputable

  1. adjective too great to be calculated
    Synonyms:
    incalculable immeasurable infinite countless innumerable uncountable measureless inestimable
  1. adjective impossible to compute.
    Synonyms:
    incalculable

ارجاع به لغت incomputable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incomputable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/incomputable

لغات نزدیک incomputable

پیشنهاد بهبود معانی