فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Infarct
معنی
noun
پزشکی ناحیه‌ای که در اثر وقفه گردش خون در رگ بافت‌های آن مرده باشد، دچار انفارکتوس
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مترادف و متضاد infarct
-
noun localized necrosis resulting from obstruction of the blood supplySynonyms:infarction
ارجاع به لغت infarct
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «infarct» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/infarct
لغات نزدیک infarct
- - infantry
- - infantryman
- - infarct
- - infarction
- - infare