امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Infantryman

ˈɪnfəntrimən ˈɪnfəntrimən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun plural
سرباز پیاده، پیاده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد infantryman

  1. noun fights on foot with small arms
    Synonyms:
    soldier foot-soldier dogface doughboy footslogger marcher

ارجاع به لغت infantryman

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «infantryman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/infantryman

لغات نزدیک infantryman

پیشنهاد بهبود معانی