فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Inker
ˈɪŋkər
ˈɪŋkə
شکل جمع:
inkersمعنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
countable
هنر سیاه‌قلم‌کار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The inker filled in the outlines with precision and skill.
سیاه‌قلم‌کار خطوط را با دقت و مهارت پر کرد.
The inker's work brought the sketches to life on the page.
کار سیاه‌قلم‌کار، طرح‌ها را در صفحه زنده کرد.
ارجاع به لغت inker
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «inker» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inker