فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Insecticide

ɪnˈsektɪsaɪd ɪnˈsektɪsaɪd

شکل جمع:

insecticides

معنی

حشره‌کش، حشره‌کشی، داروی حشره‌کش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد insecticide

  1. noun a chemical used to kill insects
    Synonyms:
    pesticide bug-spray insect powder ddt pyrethrin neem rotenone sabadilla

ارجاع به لغت insecticide

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «insecticide» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/insecticide

لغات نزدیک insecticide

پیشنهاد بهبود معانی